سلام
گم شدم
چند هفته ایی می شد که گم شده بودم به خودم قول دادم امشب هر جوری هست
خودمو پیدا میکنم
نماز مغرب رو که قامت بستم با پروگی آرزو کردم کاشکی به امامت امام زمان این نماز رو
تکبیر می گفتم
خانم دانش الانی زنگ زد عیدو تبریک گفت. گفت: چی کار میکنی گفتم تنها نشستم مثل همیشه و دارم...... گفت پس جات خالی من رفتم تو خیابون شیرکاکاو خوردم
با کلی شیرینی
هدی مسج داده که داره خیابونا ایران و نشون میده همش چراغونی میگه دلم میخواست ایران بودم می رفتم جمکران٬ تو مفاتیح خوندم امشب خوبه مکه باشید فردا هم سرداب امام زمان
چشمامو بستمو...........
به هدی مسج دادم گفتم
کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود
حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاس
کو یار اشنایی تا درد دل بگویم
دلم میخواست امشب جرات می کردم سرمو میذاشتم رو زانو آقا و درد دل می کردم
دلم میخواست حد اقل امشب اخمم می کردن و من این اخمو می دیدم
به جسم ما جانی وجود عرفانی ز هر چه من گویم تو برتر از انی
به گوشه چشمت بکن نظر بر ما
بیا بیا مهدی.....
امید دلهای زنده.....
یوسف زهرا .....
ما همه موریم سلیمن تو باش
ما همه جسمیم بیا جان تو باش
ما همه خفتیم تو بیدار شو
امشب فقط برا دلهای مریض دعا کردم سردستشونم دل خودم
کاشکی امام زمان شناس بودم!!!!!!!! کاشکی منتظر بودم !!!!!!!!!
خوش آن نظر که 1 نظر به منتظر نظر کند
مولای من مولای من مولای من مولای من مولای من
نمی دونم اصلن برا چی می یام اینجا و می نویسم .. :(
الانی ۱ دعا خوندم معنی اش خیلی بهم چسبید ۱ ذره اشو می گم براتون:
بار خدایا نصیب ما فرما از ترست انچه حایل باشد میان ما و گناه و معصیت تو
......
بار خدایا نصیب ما فرما از یقیین به ان اندازه ایی که اسان کند بر ما مصیبت های دنیا را
.......
بار خدایا دنیا را بزرگترین همت ما قرار مده
.....
امین