-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 27 مهرماه سال 1384 03:02
سلام تولد امام حسن مبارک این امام حسن به نظرم خیلی باکلاس بودن حالا چراشو بماند:)) خیلی اهله دل امام حسن؛ شنیدین میگن کریم اهل بیت اونوقت تولده کریم اهل بیت باید بیفته وسط ماه کرامت خدا کرمتتو شکر امروز داستان حضرت ابراهیم و تو قرآن خوندم حضرت از خدا 1 فرزند می خواد خدا هم مژده 1 فرزند صبور!!!! بهش میده بعد خواب...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 مهرماه سال 1384 02:27
سلام تولد حضرت مریم مبارک من رفتم سفر مهمون نوازی داره میکنه خدا ٬مراقب باشیم ازغافله جا نمونیم اگر وقت کردین ۱ دعای ابو حمزه دم سحر بخونید ... بعدشم منو دعا کنید دیروز این هدی نالوتی منو برد مکه ... خودش تا الان بیشتر از ۷-۸ بار رفته .... انقدر با هم دیگه از اونجا گفتیم و برنامه ریزی کردیم ۱۰ روزه بریم و شبای احیا...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 17 مهرماه سال 1384 20:56
دکتر چمران : من اعتقاد دارم که خدای بزرگ، انسان را به اندازه درد و رنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش میدهد، و ارزش هر انسانی به اندازه درد و رنجی است که در این راه تحمل کرده است، و میبینیم که مردان خدا بیش از هرکس در زندگی خود گرفتار بلا و رنج و درد شدهاند، علی بزرگ را بنگرید که خدای درد است، که گویی بندبند...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 14 مهرماه سال 1384 20:10
بسم لله الرحمن الرحیم ربنا لا تزع قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هبلنا من لدنک رحمه سلام دوباره شروع کردم! یعنی تونستم دوباره مهلت بگیرم :) 1 کم دلم شور میزنه مهلتم خیلی نیست... ولی بجاش 1 مهلت طلایی ... مثل 1 شاگرد تنبلی که همه رو تجدید آورده شدم ٬ نتیجه امتحانای این سری مکسیمم تا عید فطر میاد٬ برا همین میگم وقتم کمه شنیدم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 6 مهرماه سال 1384 23:34
سلام و این بار با تو هستم با خود خودت .. بی پرده بی کنایه بی واسطه ... ولی هنوزم با ترس٬ ترس از چه نمی دانم .. ترس از آبرو ولی مگه نمی گن عاشقا آبرو ندارن پس من از چی میترسم من ای خدا به پای این پیمان اگر ندادم جان مرا فنا کن کاشکی تو باز هم بامحبت بودی مثل اونوقتا اخی یادش بخیر چقدر من و حرص میدادی کاشکی میتونستیم...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 مهرماه سال 1384 22:12
زخم کهنه ام رو دیگه انگار مرهمی نیست اصن نمیدونم کدوم نامردی دوباره رو این زخم نمک ریخت شاید کار کسی نبوده 1 روزی مرهم این زخم دمه دستم بود ولی خودم بی حس کننده زده بودم به زخمم حالا اثار بی حس کننده هه رفته هیچ دارویی هم دیگه روش اثر نمیکنه مرهم که کلا .... دیده دریا کنم و صبر بصحرا افکنم واندر این کار دل خویش به...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 31 شهریورماه سال 1384 01:08
داره داقونم میکنه تحمل امو بریده مجبور شدم 2بار تا الان ایگنورش کنم داقونم کرد امشب ناچار شدم برا باره 3وم ادش کنم حالمو گرفت باز ٬ گفتم بذار عین همه شم ... دیگه بسه انقدر جور دیگه بودم شاید تلافی شاید منم اینکارو تو این 2سال کردم خدایا منو دریاب خدایا از ناچاری بود چه غلطی بکنم چقدر طول کشید تا خودم و راضی کردم خدا...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 28 شهریورماه سال 1384 22:03
سلام گم شدم چند هفته ایی می شد که گم شده بودم به خودم قول دادم امشب هر جوری هست خودمو پیدا میکنم نماز مغرب رو که قامت بستم با پروگی آرزو کردم کاشکی به امامت امام زمان این نماز رو تکبیر می گفتم خانم دانش الانی زنگ زد عیدو تبریک گفت. گفت: چی کار میکنی گفتم تنها نشستم مثل همیشه و دارم...... گفت پس جات خالی من رفتم تو...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 شهریورماه سال 1384 11:53
سلام ساعت 8 صبح به وقت محلی در روز بیست و دوم شهریور ماه هزارو سیصدو شست و دو بود انگاری که متولد شدم مامانم میگن بابات گفته بوده تو رو خدا 22 شهریور ساعت 8 بچه رو به دنیا نیار اخه بابام 22 شهریور سال 62 ساعت 8 صبح باید برا افتتاحیه کارش تو محل حضور پیدا میکرده آقای رفسنجانی افتتاح می کردن و بابام انگار چند ماهی منتظر...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 20 شهریورماه سال 1384 02:56
به بهلول گفتن چند تا دیوانه داریم ٬ گفت عاقل هارو بشمرید دیوانه زیاد است .... ای کاش روزی برسد که نه فلک فاصله باشدو نه ملک واسطه .... پرواز را باید بخاطر سپرد چون پرنده رفتنی ست.... دور باید شد از این خاک غریب ...... ******************************** خاطرات روزهای گذشته رو ورق می زدم که با بعضی نوشته هام میخندیدم و با...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1384 15:44
دلم می خواد بمیرم دلم می خواد زودتر برم و به اصلش برسم دنیا با تمام اهدف و انگیزه هاش و وابستگی هاش برام پوچ دلم نمی خواد خودمو مثل بقیه درگیر کنم میدونی دعام از 17 سالگی چی بوده ..... خدایا منو از این بهتر نمیکنی از این بدتر نکن ای خدا هر سال بدتر از پارسال دینگ دینگ .... ای دریغ......... خواب می دیدم !!!!! هر چی از...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 8 شهریورماه سال 1384 14:36
سلام به لذت شنیدن صدای خدا سلام به شیرینی لحظه دیدار سلام به عظمت عشق سلام به سادگی کلمه سلام به ادله عقل سلام به حرفهای دل سلام به مسافران جاده معرفت سلام به هر انچه زندگی رو می افریند و سلام به شما برگشتم شاید مدت زیادی نکشید از آخرین متنی که تو الاچیق گذاشتم تا اولین متن تو جاده معرفت ..... ولی برا خودم به قدر...